گ‍ت‍س‍ب‍ي‌ ب‍زرگ‌
نویسنده:  اس‍ك‍ات‌ ف‍ي‍ت‍س‌ج‍رال‍د؛ م‍ت‍رج‍م‌ ك‍ري‍م‌ ام‍ام‍ي‌
ناشر: نيلوفر
در اين نوشتار نويسنده مي‌كوشد تا نكاتي را كه منتقدين بايسته است در نقد بدان بپردازند يادآور شود و آنها را مورد بحث و بررسي قرار دهد.

مهشيد جعفري - .مرز ميان معرفي كتاب و نقد كتاب كجاست و چيست؟ اصولي كه در نگارش هر يك مي­بايست رعايت شود كدامند؟ جايگاه نظر و سليقه­ي شخصي كجاست؟ براي اينكه بتوان از عهده­ي هر كدام به خوبي برآمد، بايد چه آگاهي­ها و دسترسي­هايي داشت؟ اينها نخستين پرسش­هايي هستند كه پيش روي نويسندگان معرفي، يا بررسي / نقد كتاب قرار مي­گيرد.

معرفي كتاب تنها اطلاعات ضروري درباره­ي را ارائه مي­كند (اطلاعات كتابشناختي). شرح، يا خلاصه كوتاهي است از آنچه در كتاب آمده است. نظر و سليقه و باورهاي نويسنده­ي معرفي كتاب، تنها در انتخاب كتاب مشخص براي معرفي دخيل است و او در نوشته­اش، كتاب را ارزيابي و تحليل و تفسير نمي­كند. مطالعه­ي كتاب، داشتن آگاهي و تسلط به موضوع آن، شناخت از نويسنده، و نيز مطلع بودن از سبك­هاي ادبي و اصول فني به نويسنده­ي معرفيِ كتاب كمك مي­كند، ولي ضرور نيست. منتقدان تراز اول كتاب بر سر اصول نوشتن نقد كتاب، كم و بيش، تفاهم دارند، گر چه هر كدام بنا بر سليقه و سبك خود، چيزهايي به آن مي­افزايند، يا از آن مي­كاهند.

نقد كتاب، گزارشي درباره كتاب، يا خلاصه­اي از آن نيست، بازتاب دهنده­ي واكنش منتقد است به كتاب و در آن نقاط قوت و ضعف اثر، مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار مي­گيرد. نقد كتاب توصيف، تحليل انتقادي، و ارزيابي كيفيت و مفهوم و اهميت و تأثيرگذاري يك كتاب است، نه بازگويي آن. در نوشتن نقد بايد بر هدف، محتوا، و قدرت متقاعد كنندگي كتاب تمركز كرد. بايد گفت كه نويسنده تلاش كرده است چه بگويد و اينكه در انجام اين كار (به نظر منتقد) تا چه ميزان موفق بوده و نيز لازم است كه منتقد شواهدي درباره­ي ارزيابي خود ارائه كند.

هر قدر به خود و به توانمان در نوشتن مطمئنيم، و بر موضوعي كه كتاب درباره­ي آن نوشته شده تسلط داريم، نبايد بر كتابي كه نخوانده­ايم نقد بنويسيم. نوشتن نقد كتاب بر پايه­ي مرور سر فصل­ها، خواندن مقدمه­ها و يادداشت­ها، و مراجعه به نوشته­ي پشت جلد، بدون خواندن كامل و دقيق متن كتاب، و گاه حتي بي­مراجعه به منابع ديگر، كار درستي نيست. هيچ روش مشخص و چارچوب صلب و خلل­ناپذيري براي نوشتن نقد كتاب وجود ندارد و شيوه­ي نوشتن چنين نقدي به شدت شخصي است، ولي اصول را نبايد از ياد برد و به كلي كنار گذاشت.

آنچه در زير مي­آيد، راهنمايي است براي نوشتن نقد كتاب، كه عمده­ي آن را از شيوه­نامه­ي دانشگاه دالهوزي برگرفته‌ايم، البته اينها تنها پيشنهاد هستند، نه فرمولي كه بايد مو به مو رعايت كرد:

1.بخشي را به بيان اطلاعات و مشخصات ظاهري اختصاص دهيد: عنوان كتاب، نام نويسنده، تاريخ نخستين چاپ، موضوع كتاب، ويژگي­هاي شكلي (داشتن نقشه، تصاوير، و ...، قطع كتاب)، قيمت، و شابك.

2.هدف نويسنده را از نوشتن كتاب مطرح كنيد. نويسنده گاه هدف­هاي خود را در مقدمه يا فصل نخست عنوان مي­كند و اگر چنين نكرده باشد، با چند پرسش ساده از خود، مي­توانيد هدف او را بشناسيد:

§ چرا نويسنده درباره­ي اين موضوع كتاب نوشته است، نه درباره­ي موضوعي ديگر؟

§ ديدگاه اصلي نويسنده در كتاب چيست؟

§ آيا نويسنده مطلبي تخصصي نوشته، يا با شاخ و برگ­دادن به يك رويداد و برجسته­سازي آن، تلاش كرده كه خواننده را متقاعد كند؟

§ ژانر اصلي كتاب چيست و كتاب چگونه در قالب اين ژانر قرار گرفته است؟ دانستن ژانر به درك بهتر فرم هنري كتاب و شيوه­ي پرداخت موضوع كمك مي­كند. § مخاطب كتاب كيست؟

§ سبك نويسنده چيست؟ شيوه­اي معمول است يا روشي بديع؟ كيفيت شيوه نگارش را مي­توان با سنجه­هايي چون: پيوستگي مطالب، وضوح و شفافيت، اصالت، باورپذيري، استفاده­ي درست از واژگان فني، گوياييِ بدون حشو، بسط كامل و كافي، رواني خوانش، و تناسب با مخاطب هدف ارزيابي كرد.

§ كتاب چگونه سازمان يافته است؟ براي دانستن اين موضوع مي­توانيد فهرست مطالب را مرور كنيد. اين كار به تشخيص ايده­ها و درك منظور اصلي نويسنده و تقدم و تأخر زماني و موضوعي كمك مي­كند.

§ كتاب بر شما چه تأثيري گذاشته است؟ آيا فرضيات شما درباره­ي موضوع با خواندن اين كتاب تغيير كرد؟ تقويت شد؟ يا به كل از آنها گذشتيد؟ كتاب تا چه اندازه به منطق فكري و دانسته­هاي شخصي شما نزديك است؟ در موضوع كتاب چه تجربه­هاي شخصي­اي داشته­ايد؟

§ به نظر شما كتاب به چه ميزان به هدف­هاي خود رسيده است؟

§ آيا خواندن اين كتاب را به ديگران پيشنهاد مي­كنيد؟ چرا؟ 3.درباره­ي درون مايه­ي (theme) كتاب و نظريه­اي كه كتاب بر آن استوار است، حرف بزنيد.

§ درون مايه، جريان يا موضوع اصلي كتاب است، كه الزاماً هم به عنوان كتاب ربطي ندارد و معمولاً هم در يك جمله­ي مشخص در كتاب بيان نمي­شود. بلكه بخش مشخصي از موضوع كلي كتاب را طرح مي­كند.

§ نظريه (thesis)، باوري است كه نويسنده در مضمون كتاب تعميم مي­دهد. اعتقاد نويسنده درباره­ي نكته­اي مهم، نتيجه­گيري فلسفي كتاب، و پيش­فرضي است كه نويسنده مي­خواهد ثابت كند. درباره­ي نظريه، بدون استفاده از زبان استعاره و مجاز و با جمله­اي روشن و گويا سخن بگوييد.

4.روند پيشرفت كتاب و شيوه­اي را كه نويسنده براي بسط و اثبات نظريه­اش به كار مي­گيرد، شرح دهيد و نظرياتتان را با ارجاع­ها و عبارت­هاي مشخص مستند كنيد. به طور معمول نويسندگان يكي از شيوه­هاي زير با تلفيقي از آنها را به كار مي­برند:

§ توصيف: در اين روش نويسنده به كمك واژه­ها، با ارائه جزئياتي كه با حواس پنجگانه يا قدرت تخيل خواننده قابل درك است، رويدادها و واقعيت­ها را بيان مي­كند. در توصيف پيشينه و شيوه­ي شكل­گيري هر موضوع شرح داده مي­شود. نخستين هدف اين شيوه آن است كه به خواننده براي شناخت شخصيت­ها و موقعيت­ها و وقايع، از خلال جزئيات احساس­برانگيز و قابل تصويرسازي ذهني، كمك كند.

§ روايتگري: در اين شيوه، داستانِ مجموعه­اي از رويدادها، معمولاً با همان تقدم و تأخر زماني­اي كه رخ داده­اند، بيان مي­شود. البته در رمان، نظم زماني رخدادها به دليل پيرنگ داستان، ممكن است بهم بخورد. در روايتگري (چه در داستان و چه در غير داستان) تأكيد بر رويدادهاست. روايت مي­گويد كه چه اتفاقاتي رخ داده است و هدف اصلي اين شيوه روايت داستان است.

§ تفسير: در تفسير نويسنده براي ارائه­ي موضوعي يا شفاف كردن ايده­اي، روش توضيح و تحليل را به كار مي­بندد. حقايقي را درباره­ي يك موضوع، يا يك مورد، با شفافيت و بدون موضوع­گيري، تفسير و تا جايي كه ممكن است با بي­طرفي بيان مي­كند. هدف اصلي اين روش توضيح است. § احتجاج: در اين روش، نويسنده از شيوه­ي استدلال و اقناع استفاده مي­كند تا خواننده را درباره­ي درست يا نادرست بودن موضوعي متقاعد كند. هدف متقاعد كردن خواننده است براي پذيرش چيزي و عمل كردن بر مبناي آن. در احتجاج درباره­ي موضوع سو گيري مي­شود. احتجاج بي­طرف نيست.

5.كتاب را از نظر جذابيت، دقت تأثير گذاري، اهميت، جامع بودن، و مفيد بودن براي مخاطبانِ هدف ارزيابي كنيد. نشان دهيد كه آيا استدلال­هاي اصلي نويسنده صحيح­اند يا نه؟ به نظريات نويسنده واكنش نشان دهيد. با چه چيزي موافقيد و با چه چيز نه؟ چرا؟ نشان دهيد كه آيا نتايج گرفته شده به صورت منطقي و بر اساس شواهد گرفته شده­اند يا نه. مسائلي را كه كتاب مطرح مي­كند بررسي كنيد؛ اينكه كتاب چه راه­حل­ها و راهكارهايي را بدونِ راه­حل باقي گذاشته است؟ چه نكات ويژه­اي نامتقاعد كننده­اند؟ كتاب را با كتاب­هاي ديگر درباره­ي همين موضوع يا ديگر كتاب­هاي همين نويسنده مقايسه كنيد و دريابيد كه آيا اين تنها تكرار گفته­هاي كتاب­هاي پيشين، يا رد كردن نظريات پيشين است؟ اگر كتاب حرف تازه­اي دارد، آيا منابعِ تازه كشف شده­اي هستند كه رويكرد نويسنده را قابل دفاع كنند؟ درباره­ي بخش­هايي كه مورد توجه ويژه هستند، اظهار نظر كنيد و نكاتي را كه به نظرتان به كتاب ارزش ادبي مي­دهد برشمريد. كتاب را به موضوع­هاي گسترده­تر بسط دهيد.

6.بكوشيد تا اطلاعات بيشتري درباره­ي نويسنده به دست آورديد: شهرت، مدارج علمي و تحصيلي، قابليت­ها، اثر گذاري­ها، زندگي­نامه و مانند اينها – هر مطلبي را كه با آنچه مورد نقد قرار مي­گيرد مرتبط است و به صلاحيت نويسنده مربوط مي­شود. آيا مي­توانيد ارتباطي ميان فلسفه­ي نويسنده، تجربيات زندگي­اش، و كتاب مورد نقد، بيابيد؟

7.از شكل كلي و ساختار ظارهري كتاب (گرافيك، طرح جلد، صفحه­بندي، صحافي، حروفنگاري و مانند اينها) و از اينكه آيا نقشه و تصوير دارد يا نه سخن بگوييد. كيفيت آنها چگونه است؟ و آيا به فهم بهتر كتاب كمك مي­كنند؟

8.پي­نگاشته­ها را بررسي كنيد. آيا نمايه­ي كتاب دقيق است؟ پي­نوشت­ها و پانويس­هاي هر بخش را بررسي كنيد. آيا به آگاهي­هاي خواننده مي­افزايند؟ آيا نكاتي را درباره­ي آنچه درون متن آمده روشن مي­كنند؟ كتابنامه را بررسي كنيد. چه منابعي مورد استفاده بوده است؟ منابع دست اول هستند يا نه؟ نويسنده چگونه از آنها بهره برده است؟ فهرستي از نكات مهم مورد غفلت تهيه كنيد.

9.خلاصه­اي كوتاه از محتواي كتاب ارائه كنيد ،آن را تجزيه و تحليل كنيد، و درباره­اش نظر بدهيد. نتيجه­گيري­هاي خود را جمع­بندي كنيد. همچنين به بخش نتيجه­گيري نويسنده توجه ويژه­اي بكنيد؛ آيا باورپذير و متقاعده كننده است؟ موضوعات اصلي كتاب را فهرست كنيد و به اختصار ايده­هاي نويسنده را درباره­ي اين موضوع­ها، نكته­هاي مهم و نتيجه­گيري­ها بيان نمايد. براي تأييد گفته­هايتان عبارت­ها يا بخش­هايي از كتاب، ساير آثار نويسنده، يا درباره­ي كتاب و نويسنده­اش را گو اه بگيريد. اگر كارتان را درست انجام داده باشيد، نتيجه­گيري به صورت طبيعي به دنبال آن خواهد آمد؛ كه مي­تواند شامل ارزيابي نهايي شما، يا تأييد ديدگاهتان باشد.