معرفی کتاب

نام کتاب :بی قرار
نویسنده : مریم جعفری
ناشر: پگاه ،368صفحه
داستان مربوط به پسری بنام امیراست بعدازفوت پدرش همراه مادرش درباغ باباخان مشغول بکار می شود که درآنجا عاشق دخترخان بابا بنام زیبامیشود .خان بابا بدلیل نداشتن پسر امیررا بههمه امور اشنامی کند.ولی زیبا باسعید ازدواج می کند.بعدازازدواج زیباامیرقهرمی کند وبدون همراهی مادرش راهی شمال می شود.درکناردریا شاهد غرق شدن دختری میشود وبا گریه والتماس های پیرمرد انرانجات میدهد.اونگین دختریکی ازمیلیونرهای تهران آقای اهتمامی بود.نوید به پاس قدردانی امیررا دعوت به مهمانی منزل اهتمامی میکند.واهتمامی اورابعنوان مدیرکل توزیع کارخانه منسوب می کند نگین عاشق نوید است ولی نوید به خارج ازکشور می رود وبایک بیوه زن خارجی ازدواج می کند نگین ناراحت میشود وامیررا طعمه خود قرار میدهد وبه اوپیشنهاد ازدواج می دهد نوید درشب نامزدی امیرونگین برمی گردد.وقتی امیربدنبال انهامیگردد آنها درکتابخانه منزل میبیند که نگین میگوید عشق به امیرالکی بوده برای تحریک کردن تو نوید.امیرقهرمیکند وازکارخانه هم میرود ولی آقای اهتمامی اورابه خارج ازکشور می رساند تاادامه تحصیل دهد بعدازچهارسال اوبرمیگردد ورشته اقتصاد خوانده بود .نوید نگین راترک کرده بود وبه ایتالیا رفته بود.امیرپیش خان بابا برمیگردد واوحالش خوب نبود .اون به خان بابا قول میدهد بازیبا ازدواج کند.......
وب نوشت کتابخانه قائمیه